قرآن کریم هدف از روزه گرفتن را زمینهسازی برای متقی گشتن انسان معرفی میکند و میفرماید:
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیکُمْ الصِّیامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ[1] یعنی: ای کسانی که ایمان آوردهاید روزه همانطوری که بر پیشینیان شما فرض بوده، بر شما هم فرض شده است تا شاید پرهیزگار شوید.
البته بدیهی است که در اینجا روزه تنها به معنی خودداری از خوردن و آشامیدن و روابط جنسی نیست؛ بلکه شبها را با اعمالی همچون تسبیح، تهلیل، تراویح و تلاوت قرآن مشغول ساختن و روزها بیدار شدن از خواب گران غفلت و فراموشی و نگریستن به اطرافیان و دریافتن حال بیچارگان است. روزهدار درمیباید که او با انسانی که در زنجیر اسارت شکم و آرزوها و تجملات و تمایلات دنیایی و خواستههای نفس گرفتار شده است و بدون کوچکترین احساس مسؤولیتی با کمال گستاخی و با خیال راحت همچون چهارپایان روزگار را پشت سر میگذارد، تفاوت اساسی دارد. روزه گرفتن ضمن خودداری از خوردن و آشامیدن، عبارت است از: با چشمان خیانت نکردن، با گوشها سخن ناشایست نشنیدن، زبان را به ناسزا گفتن، غیبت کردن، عیب جویی، فتنهگری و سخن چینی نگشودن، دستها را به سوی حقوق دیگران و کارهای ناپسند دراز نکردن و بالاخره با قدمها راههای کج را نپیمودن. بهطور کلی روزه گرفتن به معنی دوری جستن از کارهای زشت و عادات نامشروع و صفات ناپسند و نهایت تلاش شبانهروزی بهمنظور خارج شدن از وضعیت موجود و رسیدن به وضعیت مطلوب میباشد.[2]
بدیهی است که گرفتن روزه به این معنی زمینهی رسیدن انسان به مقام تقوی را فراهم میکند و در واقع دارای آثار گرانبهای زیادی در زندگی فردی و اجتماعی انسان است که به صورتی گذرا به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد:
1. برقراری تعادل و توازن در وجود انسان:
خداوند انسان را طوری آفریده است که در میان دو عالم متفاوت قرار دارد؛ عالم روح که نمایندهی آن فرشتگانند و نیازی به خوردن و آشامیدن ندارند و خدا را نافرمانی نمیکنند و عالم ماده که نماد و مظهر آن حیوانات هستند و همّ و غمی جز خوردن و آشامیدن و اشباع غرایز خود ندارند. در این میان، خداوند ساختار وجودی انسان را ترکیبی از ویژگیهای این دو عالم قرار داده است. یعنی در او عقل و روح و اراده به ودیعت نهاده است تا با بهرهگیری از آنها با فرشتگان به رقابت برخیزد که در این صورت گاهی از مقام و منزلت فرشتگان هم فراتر رود. از طرف دیگر به او جسم خاکی و شهوات و غرایز حیوانی داده است که در صورت مغلوب شدن در برابر آنها و عدم بهرهگیری از عقل و وسایل شناختی خود؛ از حیوانات هم پستتر و فرومایهتر خواهد شد؛ در قیامت هم جایگاهی جز جهنّم و آتش سوزان آن نخواهد داشت. همانطور که خداوند متعال میفرماید:
وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیراً مِنْ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْینٌ لا یبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لا یسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِکَ هُمْ الْغَافِلُونَ[3] یعنی: به درستی که بسیاری از جن و انس را برای جهنم آفریدهایم؛ (آنهایی) که دلهایی دارند که با آن درک نمیکنند و چشمانی دارند که با آن نمیبینند و گوشهایی دارند که با آن نمیشنوند؛ اینان همچون چهارپایان بلکه از آنها هم گمراهترند؛ اینها غافلانند.
اگر انسان بتواند میان دو جنبهی روحانی و جسمانی خود تعادل و سازگاری و هماهنگی ایجاد کند و از تسلط یکی بر دیگری جلوگیری نماید؛ زمینهی رشد و کمال خود را فراهم میسازد و از مسؤولیت مهم خلافت و جانشینی برای آبادسازی زمین بهوسیلهی عبادت و تزکیهی نفس برخواهد آمد.
بهرهای از مَلَکت است و نصیبی از دیو
ترک دیو کن و بگذر به فضیلت ز ملک
در واقع مهمترین پیام و هدف دین، گرفتن دست انسان و راهنمایی او به بهترین نوع زندگی است تا این توازن و هماهنگی را برای وی تحقق بخشد و او در سرزمین خدا فرشتهآسا، سر بر آستان فرمانبرداری فرمانروای حق بگذارد و با کششهای ناروای نفسانی دربیفتد و با بالا رفتن از نردبان ایمان و عبادت بر بام افتخار و سربلندی گام نهد. در این راستا روزه یکی از بهترین وسایل و عباداتی است که انسان را در عین زمینی بودن به پرواز در آسمان روحانیت وا میدارد. او را از اسارت در چنگال مادیات و خوردن وآشامیدن و... میرهاند و توان و نشاط از دست رفتهاش را به وی باز میگرداند و کاشانهی درون او را با پرتو خورشید ایمان و معنویت روشن میکند. بدین ترتیب اعتدال و توازن لازم را در زندگی فردی و اجتماعی انسان به وجود میآورد.[4]
2.روزه؛ موجب تقویت جنبهی ایمانی:
همانطور که قبلا گفته شد انسان آمیزهای است از صفات رحمانی و غرایز حیوانی و موجودی است مرکب از جسم و روح که جسم او خواستههای زمینی و حیوانی دارد و روح او تمایلات آسمانی. پس اگر انسان تمایلات روحی خود را زیر سلطهی گرایشهای بدنی قرار دهد، جایگاه انسانی خود را از دست داده و از حیوانات هم پستتر میشود. ولی اگر انسان ارزش واقعی خود را دریابد و به راز خدایی آن پی ببرد و جنبهی آسمانیاش را بر جنبهی زمینی حاکم گرداند، در این صورت به کرامت انسانی خود دست مییابد و به انسانی صاحب اختیار و توانگر تبدیل میشود. از این جا است که خداوند ؛ روزه را مقرر کرده است تا انسان به وسیلهی آن از سلطهی غرایز و زندان تن رهایی یافته، بر تحریکات شهوانی خود غالب گردد. همچنین بر مظاهر حیوانی خویش چیره شده و به فرشتگان همانند گردد.[5]
امام غزالی -رحمه الله- در اینباره میفرماید:
هدف از روزه گرفتن این است که انسان به یکی از صفات خداوندی یعنی صَمَدیت و بینیازی متصف گردد و در خودداری از شهوات در حد امکان، به فرشتگان اقتدا کند؛ چرا که فرشتگان از شهوات دور هستند. در این میان مقام انسان از مقام حیوانات بالاتر است؛ چون با نور عقل خود میتواند بر شهواتش چیره شود. ولی از مقام فرشتگان پایینتر است، چرا که انسان دارای شهواتی است که گاهی مغلوب آنها میشود و باید با آنها به مجاهدت برخیزد. پس هر اندازه انسان در شهوات فرو رود، بههمان اندازه مقام او پایین میآید تا اینکه به «أسفل سافلین» میرسد. و هر اندازه شهوات خود را سرکوب کند و بر آنها چیره شود، منزلت او ارتقاء مییابد تا اینکه به «أعلی علیین» میرسد.[6]
3.روزه سپری در برابر ناپاکیها:
انسان روزهدار به منظور جلب رضایت خدا و فرمانبرداری از او با هوای نفس و خواستهای ناروای خود به مبارزه برمیخیزد و از سلطهی غرایز نفسانی بر خود جلوگیری میکند و بدین ترتیب در مسیر متقیگشتن گام برمیدارد. به همین دلیل است که روزه موجب مصونیت روزهدار گردیده و او را از پلیدیها پاک میگرداند و به تعبیر پیامبر-صلیاللهوعلیهوسلم- روزه سپری است که انسان را از ناپاکیها حفظ میکند.
4.روزه؛ موجب تقویت اراده:
روزه موجب تقویت عزم و ارادهی شخص روزهدار میشود. چرا که روزهدار با وجود گرسنگی و تشنگی از خوردن انواع و اقسام غذاهای لذیذ و نوشیدنیهای گوارا که در اختیار دارد خودداری میکند. البته او میتواند برای رفع گرسنگی و تشنگی خود از آنها استفاده کند ولی با ارادهی خود و به خاطر عشق به خدا و کسب رضای او از اول طلوع فجر صادق تا غروب کامل آفتاب از هر گونه خوردن و آشامیدن و لذت جنسی خودداری مینماید. این کار صبر و شکیبایی را در روزهدار تقویت میکند و باعث میشود که در عرصهی کارزار زندگی تحمل بیشتری از خود نشان دهد. از این رو پیامبر-صلیاللهوعلیهوسلم-روزه را نیمی از صبر و صبر را نیمی از ایمان دانسته است؛ که بدین ترتیب روزه یک چهارم ایمان به حساب میآید.[7]
5.روزه؛ زمینهی فلاح و رستگاری:
قرآن کریم در آیات مختلف عامل اصلی فلاح و رستگاری انسان را تزکیهی نفس معرفی کرده و فرموده است:
قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا[8] یعنی: ..… ، قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى[9] یعنی: ..…
مطابق آیات فوق اگر تزکیهی درون مایهی فلاح و رستگاری است، چه عاملی بهتر از روزه میتواند در تزکیهی نفس تأثیر داشته باشد. به جرأت میتوان گفت یکی از عوامل بسیار مهم و مؤثر در تزکیهی نفس، روزه گرفتن است چرا که روزه یعنی انسان به میل و ارادهی خویش، امیال و آرزوهای نفسانی را تنها به خاطر خداوند، زیر پا بگذارد؛ که نتیجهی آن پالایش و صعود و تصفیهی درون میباشد.
6.روزه؛ سبب یاد کردن از محرومان و درماندگان:
یکی از آثار اجتماعی روزه این است که انسان را به فکر افراد گرسنه و درمانده وا میدارد. چون کسی که در رفاه و آسایش پرورش یافته و هیچگاه درد و رنج گرسنگی و تشنگی را احساس نکرده است، تصور میکند که همه مثل او از امکانات زندگی برخوردار هستند و بدیهی است که چنین شخصی نمیتواند گرسنگی و محرومیت درماندگان را دریابد و به یاری آنها بشتابد. ولی با روزه گرفتن که خود رنج گرسنگی و تشنگی را میچشد، در مییابد که مستمندانی که نان شب ندارند در چه وضعیت اسفناکی بهسر میبرند؛ در نتیجه قلبش متأثر میشود و به یاری آنها میشتابد. از این رو روایت شده است که حضرت یوسف ـعلیه السلامـ با وجود اینکه بر تمام اموال و داراییهای «مصر» نظارت داشته و همه در اختیار او بود، ولی زیاد روزه میگرفت؛ چون علتش را پرسیدند، گفت: «از آن میترسم که اگر سیر باشم، گرسنگی مستمندان را فراموش کنم.»
7.روزه؛ مظهر وحدت مسلمانان:
در تمام کشورهای اسلامی، مسلمانان از ملیتها و نژادهای مختلف همه با هم با اشتیاق و علاقهمندی فراوان انتظار ماه رمضان را میکشند و در آن ماه به عبادت و یاد خدا مشغول میشوند. پس از پایان ماه رمضان روز عید فطر را به مناسبت پیروزی بر شیاطین انس و جن و دیوهای درونی و بیرونی جشن میگیرند و بانگ بلند «الله اکبر و لله الحمد» را سر میدهند و به خاطر این پیروزی و نعمت بزرگ اسلام خدا را سپاس میگویند و از او میخواهند که ضمن پذیرش طاعات و عباداتشان، وحدت و اخوت را در میانشان تقویت نماید و آنان را بر دشمنان درونی و بیرونی پیروز گرداند.
منابع و ارجاعات
--------------------------------------------------------------------------------
[1]- بقره/183
[2]- محمدصالح سعیدی، تحلیلی در فلسفهی احکام اسلامی، صص123ـ122
[3]- اعراف/179.
[4]- محیالدین مستو، احکام، اسرار و فواید روزه، ترجمهی عبدالعزیز سلیمی، ص28.
[5]- د. یوسف قرضاوی، عبادت در اسلام، ترجمهی محمد ستاری خرقانی، ص290
[6]- امام محمد غزالی، إحیاء علومالدین، ج1، ص353
[7]- همان، ص345
[8]- شمس/9
[9]- الأعلی/14
نظرات